IT managment

مدیریت فناوری اطلاعات

IT managment

مدیریت فناوری اطلاعات


Prototype یا نمونه اولیه چیست ؟

حتما ماکت های ساختمانی رو دیدید. ماکت ها نمونه ای کوچک شده از سازه اصلی هستن. پروتوتایپ هم چیزی شبیه به همین ماکت های ساختمانی هست. البته این قیاس خیلی درستی نیست چون طراحی ماکت بیشتر از اون چیزی که کاربردی باشه , جنبه تشریفاتی داره در حالی که در Prototype , قضیه کاملا عکس این هست.در این مطلب از طراحی پروتوتایپ یا نمونه اولیه محصولات نرم افزاری (برنامه موبایل, برنامه تحت وب , وب سایت و …) حرف میزنم.

چرا باید پروتوتایپ طراحی کرد؟

وقتی صاحبان ایده , محصول در ابعاد و ظاهر حقیقی رو میبینند ذهنشون که تا قبل اون درگیر کلیاتی از ایده بوده به روی جزئیات سویچ می کنه و اینجا میبینم که تغییرات شروع میشه. تغییراتی که گاه در مقابل و خواسته ای که خودشون در ابتدا مطرح کرده بودند قرار میگیره. اعمال این تغییرات در محصول پیاده سازی شده بعضی وقت ها نا ممکن میشه و در بیشتر موارد باعث افت کیفیت کدها و بروز ناهماهنگی هایی در ظاهر برنامه میشه.

طراحی پروتوتایپ یعنی شبیه سازی برنامه به طوری که از لحاظ  ظاهری به محصول نهایی تا حد امکان شبیه باشه. البته به این معنی نیست که مثل برنامه حقیقی بتونه محاسبات انجام بده و داده ذخیره کنه بلکه ماکتی از برنامه است. شباهت های زیاد بصری پروتوتایپ با محصول نهایی باعث میشه ذهن حاحب ایده که فقط روی کلیات تمرکز داشت به جزئیات بپردازه و تغییراتی که در زمان پیاده سازی می خواست رخ بده رو قبل از پیاده سازی بر روی ماکت برنامه اعمال بشه.

 

طراحی پروتوتایپ سربار هزینه و زمان نخواهد داشت ؟

در ذهن افراد نا آشنا, افزودن مرحله طراحی پروتوتایپ به مراحل تولید محصول معادل هست با افزایش هزینه و زمان انجام پروژه باشه اما این حقیقت نداره چون این مرحله تا حد بسیار زیادی زمان های پیش بینی نشده ای که در طول انجام پروژه رخ خواهد داد رو حذف می کنه که در پایان پروژه خواهیم دید که نه تنها سربار هزینه و زمان نداشته بلکه تا حد زیادی در زمان و هزینه صرفه جویی شده. البته رسالت اصلی پروتوتایپ کاهش زمان و هزینه نیست بلکه افزایش کیفیت و کارایی محصول هست.

 

طراحی پروتوتایپ چه زمانی به صرفه نیست؟

باید یک حقیقت رو بگم.طراحی پروتوتایپ برای پروژه های کوچیکی که کارفرما, طراح و برنامه نویس در قالب یک تیم کوچیک با ارتباط نزدیک هستن شاید زیاد کاربردی نباشه مخصوصا اگر پروژه در بازار کار و خارج از فضاهای استارت آپی باشه. در پروژه های کوچیک اگر تحلیلگر تیم تا حد کمی با این تخصص آشنا باشه و خروجی سریع و ساده ای بتونه ارائه بده یک قدم کار رو جلو میندازه.

برای همین من برای پروژه های کوچیک و پروژه هایی که توان مالی ضعیفی دارن پیشنهاد فعالیت حرفه ای و تخصصی در این زمینه رو نمیدم.

 

طراحی پروتوتایپ چه زمانی به صرفه است؟

در پروژه های بزرگ , پروژه هایی که کیفیت در پیروزی اونها بسیار با اهمیت هست , پروژه هایی که رقیب های تجاری سرسختی دارن و در کل پروژه های متوسط و بزرگی که کیفیت و سرعت براشون مهم هست بسیار مفید خواهد بود و گاه میشه گفت انجامش برای موفقیت الزامی هم هست.

 http://www.ebrahimiaval.ir


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.